کاهش میزان ذخایر سنگ آهن
دسترسی سریع به محتوای مقاله
باید بگوییم سیاست کشور همچنان براین اصل استوار است که تا جای ممکن از تمام ذخایر کشور تا سرحد توان انسانی و لجستیکی بهرهبرداری کنیم و کشوری بدون منابع را به آیندگان تحویل دهیم. در همین ارتباط همانطور که چشمانداز 1404 و تولید سالیانه 55 میلیون تن فولاد در هالهای از ابهام قرار گرفته است، به گفته دبیر انجمن سنگ آهن ایران باید در تخمینها و پیشبینیهای این چشمانداز مرتط با میزان ذخایر سنگ آهن کشور هم تجدید نظر کنیم.
مجوزی برای استخراج حداکثری سنگ آهن
تخمینها و ارقام اعلام شده از سوی مسئولان و کارشناسان، مبنای تولید و چشمانداز تولید فولاد قرار میگیرد. به گفته کارشناسان ذخایر سنگآهن کشور درشرایط کنونی تنها تا سال 1425 پاسخگو است و در صورت دستیابی به افق تولید سالیانه 55 میلیون تن فولاد، تنها تا سال 1404 شمسی به ذخایر داخلی سنگ آهن دسترسی خواهیم داشت؛ بنابراین در هر صورت ۱۰ الی ۲۵ سال عمر باقیمانده ذخایر سنگآهن کشور است. اخبار مربوط به چشم انداز صنعت فولاد تا سال 2025 را در این لینک دنبال کنید.
به نظر میرسد چنین خبری مجوزی باشد برای جذب سرمایهگذاری جهت اکتشاف و استخراج معادن جدید تا درآینده نیازی به واردات سنگ آهن نداشته باشیم. چنین برداشتی به این معناست که آیندهنگری در مورد حفظ سرمایههای معدنی جایی در سیاستهای دولتهای ایران نداشته و با تمام توان سعی در مصرف همه ذخایر تجدیدناپذیر کشور داشته و خواهند داشت.
نگران اکنون، بی اهمیت به آینده
چنین اخباری مانند همیشه به جای آنکه نسبت به مصرف حداکثری ذخایر منابع تجدید ناپذیرمان نگران شویم، گویی ما را برآن میدارد که برداشت و استخراج بیشتری باید صورت بگیرد. به همین دلیل است که اکتشاف پهنهها برای شناسایی معادن در ۳۰ استان کشور شامل ۱۰۷ پهنه و در مساحتی بالغ بر ۶۶۰ هزار کیلومترمربع توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت در حال اجرا است.
در همین ارتباط عقیده کارشناسان درباره تخمین وزیر صمت مبنی بر اینکه ذخایر سنگ آهن ایران ۱۵ سال دیگر تمام میشود، این است که علاوه بر سرمایهگذاری و افزایش اکتشاف معادن، باید به فکر توسعه بخش زیرساختی استخراج، حمل ونقل و برنامهریزی برای واردات سنگ آهن باشیم. ذخایر سنگ آهن محدود و تمامشدنی هستند و باید برای استفاده از این ذخایر برنامه کلان و آیندهنگرانه داشت.
نگاه مصرف گرایی آفت اقتصاد و سلامت ایران
بسیاری از تحقیقات نشان داده است که دفع غیراصولی باطله، گسترش معادن سنگ آهن به صورتی بیسابقه در مناطق صنعتی، برداشتهای بیرویه و ... علاوه برآلودگی منابع آبهای سطحی و زیرزمینی در گسترش ریزگردها در محیط، تغییر ساختار طبیعی زمین و مسیر شریانهای حیاتی مانند آبهای سطحی، آسیب به گونههای گیاهی و جانوری تأثیرگذار بوده و درنتیجه ژئومورفولوژی و مورفولوژی اطراف معادن را در معرض خطر و بحران قرارمی دهد؛ بنابراین گسترش استخراج یعنی افزایش هزینههای ناشی آسیب به طبیعت که غیرمستقیم ولی به طورجدی به توسعه و بخش سلامت کشور آسیب رسانده و هزینههای بزرگی را به اقتصاد وارد میکند.
گحفظ تعادل میان توسعه، ذخیره منابع و اجرای فعالیتهای معدن کاری با کمترین آثار تخریبی یکی از چالشهای جهان امروز است"
در پایان باید اشاره کنیم که سنگ آهن منبع اصلی تولید فولاد است به این ترتیب که پس از استخراج به کک، آهن اسفنجی، گندله و در پایان به فولاد تبدیل شده و همچنین ماده اصلی مصرفی در بسیاری از صنایع به شمار میرود؛ بنابراین سنگ آهن به طور مستقیم در توسعه صنایعی مانند ساختمانسازی و خودروسازی جایگاه ویژهای دارد و باید به چشم یک منبع گرانبها به آن نگاه کرد. باید گفت برنامهریزی برای حفظ معادن برای آیندگان و تأمین بودجه لازم برای واردات سنگ آهن از سایر کشورها و یا توسعه بازیافت قراضه آهن میتواند بهترین گزینه برای برخورد با چنین خبری باشد. نگاهی مسئولانه، چندبعدی، آیندهنگر، فناوریمحور و ضد مصرفگرایی محض.